• وبلاگ : شاهدان شهادت
  • يادداشت : راهي نور...(4)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جينگ 
    (:
    بله واقعا...
    + جينگ 
    تمام چيزي که در بازديد از تمامي اين مناطق مشترک بود حس( اگه قلمبه بخوام بگم) انقطاع از دنيا (يا به زبون خودمون) بريدن از دنيا بود!...خيلي خيلي خيلي جالبه که وقتي براي باديد از اين مناطق ميري از شهر و هياهوش کنده ميشي...انقد دنيا رو يادت ميره که همه جا خدا ميشه....همه اعتياد هات رو فراموش ميکني...نه دلت واسه کسي تنگ ميشه...نه دلت هوس پست گذاشتن ميکنه...غذا هم نخوري...نخوردي ديگه!اصن مهم ني!
    ......................................................................
    واقعا درسته
    واقعا
    وقتي سال گذشته پام رو تو تهران گذاشتم بعد اردو و بدبختيهاي مردم رو ديدم
    بخدا دوس داشتم اونجا ميموندم و بر نميگشتم
    پاسخ

    من خودم وقتي برگشتم همه چيز واسم کثيف و بد بود! يه جس وابستگي! حس زنجير شدن به زمين داشتم