• وبلاگ : شاهدان شهادت
  • يادداشت : يک ساعت و نيم خنده و گريه!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محسن 
    نميدونم چرا هر چي کتاب معرفي ميکنيد يهو برا خوندن دستم ميرسه بدون اينکه تلاشي کنم
    ابراهيم هادي - شهداي گمنام- اينک شوکران
    ماجراي جالبي بود
    البته بعضي از توصيفاي کتاب جايگاهش رو پايين اورده بود
    (البته به نظر بنده)
    کلي خواستم رکورد شما رو بزنم و کمتر از 90 دقيقه تمم کنم نشد
    ديگه تو قطار بودم و صحبت و خواب و بقيه چيزا
    هر چي خواستم جلوي گريمو بگيرم 10 صفحه اخرش نشد


    پاسخ

    :) بله خب درست ميفرماييد بعضي جاها خيلي سبک کتاب شهدا و اينا نبود اما بار احساسيش رو زياد کرده بود...به نظرم اون قسمتها بيشتر به درد کسايي ميخورد که علاقه ي چنداني به خوندن کتاب شهدا ندارن ...يه چيزي تو مايه هاي جذب حداکثري :)) منم نتونستم!صفحه هاي آخر يهو گونه هام خيس شد ...خداروشکر کتاب ها رو خوندين ما رو هم دعا فرمودين؟! :)