قرار بود بریم راهپیمایی در اعتراض به هتک حرمت روز عاشورا. چهارشنبه بود.
من و بابا و مامانم لباس پوشیدیم بریم. خواهرم گفت فردا امتحان داره نمیاد(هنوز مدرسه به ما نگفته بود که فردا امتحانها لغو شده).کلی گفتم بیا بریم اینا میخوان مملکت رو بگیرن تو میخوای درس بخونی!!! امنیت نباشه نمی تونی از در خونه بری بیرون و...کلی نطق کردم واسش.
گفت قرآن باز میکنم اگه خوب اومد میام.
وضو گرفت و قرآن رو باز کرد.خواندش و بست!
دستاش می لرزید.
گفتم چی شد؟
آیه رو خواند:
"اینک به مومنانی که مورد هجوم قرار می گیرند، از جانب خدا رخصت داده
شده است که به جهاد اقدام کنند.این بدان سبب است که آنان مورد ستم قرار
گرفته اند، و قطعا خدا بر یاری آنان تواناست و پیروزشان خواهد کرد." سوره ی حج/ 39
سریع لباس پوشید گفت بریم جهاد در راه خدا.....
بسم الله!