مدتی است فکر روش و شیوه ی زیرکانه و صهیونیست موبانه ی فارسی وان همه و خود من را به فکر فروبرده است که چقدر هوشمندانه تیرهایی که آمریکایی ها و اروپاییان سال هاست به هدف نزده اند نزدیکتر به هدف زده است.پخش فیلم با سانسور، تبریک اعیاد مذهبی(پیشتر شبکه های دیگر هم این کار را کرده بودند) و پخش فیلم با دوبله ی فارسی و... .اما در بررسی هایی که کردم متوجه شدم روشی که فارسی وان برای ابتذال فکری مخاطبان ایرانی اش برگزیده نشعت گرفته از مسیری است که سینما گران داخلی خودمان طی کردند یا در حالت خوشبینانه تر اینکه مدیران فارسی وان به خوبی از مسیر کجی که کارگردانان و سینما گران داخلی در آن پیش می روند و تیپ خاصی از فیلم ها(مانند فیلم هایی به موضوع زن دوم، ارتباط با جنس مخالف و...) را برای مخاطبان داخلی جا انداخته اند به صورت احسن سو استفاده می کند.
حقیقت این است که علی رغم واقعیت های موجود که میزان مردهایی با دو همسر به اندازه ایی که در سینما اغراق شده زیاد نبوده اما در سالهای گذشته اکثر فیلم ها و سریالها با موضوع همسر دوم به حدی زیاد شده بود که کم کم باعث القای یک ترس و نگرانی به خانم ها شد و به تبع آن پس از این چند سالی که از پخش این سریالها می گذرد امر به اکثر خانم ها مشتبه شد که درصد اینکه این اتفاق برای آنها نیز رخ دهد بالاست.
طبیعی است برای خانمها این سئوال پیش می آید که چرا من حق مقابله به مثل را ندارم؟ و یا حق من پایمال شده و از این دست مطالبه کردن حق و حقوق. غافل از اینکه تمام اینها القای یک مطلب و تکرار پی در پی آن از تلویزیون است.
با تاسیس شبکه ی فارسی وان وپخش سریال های مخرب و جهت دار مخاطبی که تا دیروز با القای مکرر یک خطر مواجه بوده است و با تاثیر گرفتن از اینگونه سریالها مدام در ترس بوده با مشاهده ی سریا لی مانند ویکتوریا کاملا احساس زن هایی که در این سریال برای مقابل به مثل، به همسران خود خیانت کرده اند را درک کرده و بدتر از همه آنکه این حق را برای این افراد قائل می شوند.
با توجه به تاثیر رسانه های تصویری وبه خصوص تاثیر سریال ها ی تلویزیونی به دلیل قدرت زیاد در شکل دادن به افکار مخاطبین مسئولین این شبکه به نحوی احسن از این بستر فکری مناسب که کارگردانان داخلی بوجود آورده اند استفاده کرده و در القای بی حیایی و تلاش برای متلاشی کردن نهاد خانواده که از اصلی ترن رکنهای زندگی ایرانی –اسلامی ماست کوشیده است.
در ادامه این سئوال پیش می آید که چرا از رسانه های تصویری که در حال حاضر در دنیا به عنوان یک ابزار استراتژیک و مهم استفاده می شود فقط در حد سرگرمی، پراندن تکه ها ی سیاسی و تقلید صرف از فیلم های هالیوودی استفاده شود؟چرا باید هدف شبکه هایی مانند فارسی وان قلب اعتقادات و فرهنگ ما باشد ولی هدف فیلم سازی در سینمای ما فقط نشان دادن رابطه پسر ودختر و یا نشان دادن انسانهای مذهبی ریا کار باشد؟این شبکه از نقص های موجود در صنعت سینمای ما نه از نقص هایی که در امکانات برای تولید فیلم، بلکه از نقص های اعتقادی در بین نویسندگان،کارگردانان ودر کل اصحاب رسانه استفاده کرده و با کمک اینها کمر به ازبین بردن تمام ارزشهای والای ایرانی اسلامی بسته است.