بکشید ما را، ملت ما بیدار تر میشود...
و اگر همین یک جمله ی پدر پیر انقلابمان نبود و این حقیقت که بهترین خلق خدا، حسین(ع) به شهادت از دنیا رفت چگونه شهید شدن بهترین فرزدندان میهمنمان را تاب می آوردیم .شهادت را تبریک میگویند چون یک قدم نه صد قدم شبیه تر به حسین می شوی...مصطفی خان احمدی روشن شهادتت مبارک...
مرگ و ننگ بر تمام کسانی که تو را کشتند و فکر کردند که می توانند علم، ایمان، قدرت و غیرت ایرانی ها را بکشند...
اما با احترام مصطفی خان می گویم که این متن برای شما نوشته نشده است...
این متن برای علیرضا خان و خطاب به برخی دوستان هم وطنم است
دوست هم وطنم سلام
از مملکتمان، دانشمندی ایرونی به قول خودت، به نامردی ترور شد...و او یک پسر داشت.4 ساله. به نام علیرضا .
یادت هست زمانی که 4 سالت بود...یا زمانی که بچه ات 4 ساله اش بود؟!
زمانی که کانون توجه خانواده بودی ...برای همه ی کارهای کوچک و بزرگت قربان صدقه ات می رفتند...
زمانی که پدر به عشق تو به خانه می آمد و مادر به عشق هر دوتای شما شاد بود
زمانی که کلاس اول رفتی را چه؟ یادت می آید؟ یادت می آید پدر و مادر چه ذوقی برایت داشتند...یادت هست به همه می گفتند بچه امان دیگه باسواد شده؟!...یادت هست املا ها...بیست هایی که به پدر نشان میدادی و او را نه...خودت را از غرور لبریز می کردی؟
یادت هست دبستان، راهنمایی، دبیرستان...اولین سوال چه بود؟!... شغل پدر!
یادت هست جلسه ی اولیا و مربیان را ...جشن پایان سال را...
یادت هست حس خوب دست پدر گرفتن و نشان دادن تمامی مدرسه با شوق و ذوق به او...و نشان دادن او به همه ی دوستان...که او پدر من است!!! یادت هست؟
زمانی را که بابا می گفتی را یادت هست؟..."جانِ بابا" شنیدن ها را چه؟
زمانی که بزرگ شدی، نگاهت میکرد و تحسینت میکرد و "میگفت وقت زن گرفتنش است" را چه....به یاد داری؟
زمانی که یواشکی که فکر میکرد تو نمی شنوی به برادرش گفت: " داداش برای دخترم خواستگار آمده" و در چشمانش ذوق اینکه تو خانمی شده ای موج میزد
یادت هست استخر رفتن ها، کشتی گرفتن ها، صحبت کردن ها....احساس خوب پدر داشتن را....یادت هست؟
یادت هست شب کنکور...مادروپدر سعی در رفع استرست داشتند و پدر بدون اینکه به روی تو بیاورد عین کوه پشت سرت ایستاده بود و می گفت : بی خیال امسال نشد سال بعد" و تو از محکمی حرفش عزمت را جزم میکردی و اعتماد به نفس میگرفتی....اینها رو به خاطر داری؟
یادت هست زمانی که جواب کنکور در آمد و قبول شدی...اولین نفر به او خبر دادی که "قبول شدم"...یادت هست با طمانینه بهت گفت:...انشالله عروسیت!
یادت هست شب عروسی چشمای پدرت را...چه با ذوق به تو نگاه میکرد...چقدر تمام این مدت با نگرانی به تو مشاوره داده بود و حالا نگاه میکرد با محبت به تو و تو تمام محبتش را با تمام وجود از دریچه ی چشمانش جذب میکردی...خوشحال بودی و او خوشحال بود!
یادت هست اوایل زندگی همش به همسرت میگفتی...پدر اینطور و آنطور؟...
یادت هست به خودت میگفتی عین پدرم مرد زندگی ام و جلوی زنت بادی به غبغب می انداختی...یادت هست؟
یادت هست زمانی که پنجاه سالت بود و پدر رفت چه حسی داشتی؟ یتیم شدی...پشتت خالی شد...دنیا دور سرت چرخید...آن زمان مردی پنجاه ساله بودی نه پسر بچه ای 4 ساله....یادت هست چقدر احساس تنهایی کردی؟
همه رفتند و آمدند و گفتند: "انشالله خدا مادر را برای شما حفظ کند".....انشالله که حفظ کند و 100 سال زنده باشد...اما مگر مادر، پدر می شود؟!...خودت بهتر میدانی
اگر سهم پدر در زندگی فرزندش فقط همین چند نگاهی و جمله ای بود که من گفتم و یادآوری کردم...که بیشتر از اینهاست....ببین علیرضا خان چه پشتوانه ای را از دست داده...چه غمی دارد...چه ستونی از ستونهای زندگی اش دیگر نیست... و اینکه بدانی پدرش را بدترین آدمهای روی زمین از او به نامردی گرفتند ...نه از او بلکه از خانواده ی ایران!
و اینهمه را گفتم که بگویم
از امروز این پسر فرزند شهید است، تاج سر است، رهبر ایران پدر اوست ...
او از امروز نور چشم ملت است و هر چه خانواده ی ایران برایش بکند ذره ایی از درد پدر نداشتن او دوا نمی شود و ذره ای جبران پدر از دست رفته ی او نیست
این را گفتم که فردا که خودت یا فرزندت سر و کارتان با کنکور سازمان سنجش افتاد به یاد بیاوری که سهمیه ی دانشگاه هیچ ترین کاری است که برای او کرده اند...او برای ایران پدر از دست داده! چیزی که تو در پنجاه سالگی تحمل نداری از 4 سالگی تحمل کرده...این حق اوست...این رسم تشکر و چشم و رو داشتن است....این را متوجه باش!
گفتم که دیگر فرزند شهید و سهمیه اش را بهانه ای برای کم کاری های خودت در کنکور قرار ندهی...
متوجه باش که مادر بعد پدر تا مدتی حتی حوصله و تاب سرو کله زدن با این عزیز 4 ساله را ندارد....
متوجه باش که بعد از این مادر اینقدر در مشکلات زندگی غرق می شود که شاید وقت رسیدگی به علیرضا خان را نداشته باشد...
متوجه باش پدر از دست دادن یعنی فقدان بخش بزرگی از زندگی...
متوجه باش ..انصاف داشته باش...
فرزند شهید، تاج سر است...رسم ایرونی جماعت بی چشم و رویی و ناشکری نیست...گرچه کسی از فرزند شهدا منتظر تشکر من و تو نیست!!!
یا علی!