سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شارژ ایرانسل

فال حافظ


چهارشنبه 89/10/8

خاطراتی از یک جهاد به تمام معنا!/ 4

کلمات کلیدی :

 

چند متر با خود میدون فاصله داشتیم!

از صحبت های سخنران آقای علم الهدی  داشتم حسابی کیف کردم (مخصوصا قسمت بزغاله اش!)

یه دختره یه چوبه ی دار رو بالا سرش گرفته بود.یه طرفش عکس رجوی و زنش، یه طرف عکس موسوی و شوهرش( ببخشید زنش!)

گفتم وایسا ازش عکس بگیرم.

هنوز دختره رو ندیده بودم که مامانم گفت این کار این دختره درست نیست. خودش مشکوک میزنه! عکس نگیرین!( چند نفر غیر من هم داشتن عکس میگرفتن) این دختره اون وَریه!( جملات مامانم بود!!!)

مامانم درست میگفت. دختره که اومد جلو با یه پوزخند داشت به هممون نگاه میکرد. سر و وضعشم درست و حسابی نبود.

یه چند قدم اون طرف تر نیروهای امنیتی هم خودش و هم چوبه ی دارش رو گفتن! پدر سوخته رو!